| |
وب : | |
پیام : | |
2+2=: | |
(Refresh) |
به بعضیا هم باید گفت :
من خودم با ذغال رنگت کردم
جلوی ما ادعای سیاهی نکن !
ﺑﻪ بعضیا هم باید گفت :
ﺍﮔﻪ ﻭﺍﺳﻪ بقیه ﻗﺎﻃﯽ ﭘﺎﺗﯽ ﻣﻴﮑﻨﯽ
ﻭﺍﺳﻪ ﻣﺎ ﻫﻨﻮﺯ ﺗﺎﺗﯽ ﺗﺎﺗﯽ ﻣﻴﮑﻨﯽ !
به بعضیام باید گفت :
عزیزم از دستت هر کاری برمیومد انجام دادی !
حالا نوبت پاهاته ، گورتو گم کن !
به بعضیا هم باید گفت :
باور کن من خودمو نمیگیرم
ولی شما زیادى خودتو ول کردى !
به بعضیا هم باید گفت :
عزیزم آسانسور خرابه شما تو “کف” بمون !
به بعضیا بابد ﮔﻔﺖ :
عوض نمیشی ، خیالی نیست راحت باش …
تعویض که میشی
به بعضیا باید گفت :
دوست عزیز ببخشید حواسم نبود
پشتم خورد به خنجرتون !
به بعضیام باید گفت :
با من مشکل داری ؟
خوش به حالت خیلیا همینم ندارن !
به خیلیا باید گفت :
تو خوب باش ، اگه مُردی با من …
به بعضیا باید گفت :
تا حدی باهات راه میام
از حدش که بگذره از روت رد میشم !
ﺑﻪ ﺑﻌﻀﯿﺎ ﺑﺎﯾﺪ ﮔﻔﺖ :
ﻭﻗﺘﯽ ﻣﯿﺒﯿﻨﻢ و میشنوم ﺑﺎ ﮐﯿﺎ ﻣﯿﭙﺮﯼ
ﻣﯿﻔﻬﻤﻢ ﺩﻭﺭﺍﻥ ﺑﺎ من ﺑﻮﺩﻧﺖ ﺍﻭﺝ ﭘﺮﻭﺍﺯﺕ ﺑﻮﺩﻩ !
به بعضیا هم باید بگی
یه خورده راست بگو ببینم بلدى ؟
به بعضی ها باید گفت :
من زندگیم به خودمم مربوط نیست چه برسه به تو !
به بعضی ها باید گفت :
بیخودی صدای گاو درنیار
من و تو خیلی وقته دیگه “مــــا” نیستیم !
به ﺑﻌﻀﯿﺎﻡ ﺑﺎﺱ ﮔﻒ :
ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ چی هستی ﻋﺰﯾﺰﻡ ؟
ﺗﻮ که ﺁﻏﻮﺷﺖ مثه ﭘﺮﺍﻧﺘﺰ ﺑﺮﺍ همه ﺑﺎﺯﮦ !؟
به بعضی ها باید گفت :
شمایی که تا دورت شلوغ میشه جو میگیرتت
حواست باشه تنها که شدی بغض نگیرتت ؟
به بعضیام باید گفت :
ﺍﻳﻦ ﻫﻔﺘﻪ ﺑﻪ کی ﻗﻮﻝ ﺩﺍﺩﻯ ﻭﺍﺳﻪ ﻫﻤﻴﺸﻪ با هم ﺑﺎﺷﻴﻦ ؟
به بعضیا هم باید گفت :
عزیزم اگه نمیتونی آدم باشی حداقل جونِوَر بی آزاری باش !
به بعضیام باس بگی :
احساس نمیکنی باید تعداد عزیزای دلتو کمتر کنی ؟
به بعضیام باید گفت :
شما از انسان بودن فقط چند حرف اولشو هستی !
به بعضی ها هم باید گفت :
ﻣﻦ ﺁﻧﺘﯽ ﻭﯾﺮوسمو به خاطر ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺯﯾﺎﺩ ﺗﻮ ﮐﺎﺭﺍﻡ ﺩﺧﺎﻟﺖ ﻣﯿﮑﺮﺩ ﭘﺎﮎ ﮐﺮﺩﻡ
ﺗﻮ ﮐﻪ ﺟﺎﯼ ﺧﻮﺩ ﺩﺍﺭﯼ ! ﺣﻠــــــــﻪ ؟
به بعضی هام باید بگی :
فیلمت که تموم شد بیدارم کن
به بعضیام باس بگی :
هیچ چیز من دیگه به تو مربوط نیست
به جز حالم که اونم ازت بهم میخوره !
به بعضیا هم باید گفت :
بالاخره ما بد و خوب ، کم و زیاد همینیم که هستیم
شما همینشم نیستی !
به بعضیا باید بگی:
من به زندگی خودم بوقیدم چه برسه به هیکل تو !
ﺑﻪ ﺑﻌﻀﯿﺎ ﺑﺎﯾﺪ ﮔﻔﺖ :
ﺍﻭﻧﯽ ﮐﻪ ﻣﯿﺒﯿﻨﯽ ﺗﻮ ﻋﮑﺴﺎﺵ ﺍﺧﻢ ﻣﯿﮑﻨﻪ ﺩﯾﻮﯾﺪ ﺑﮑﺎﻣﻪ
ﺗﻮ ﺑﺎ ﺍﺭﻓﺎﻕ ﻗﯿﺎﻓﺖ ﺷﺒﯿﻪ ﺩﺍﺷﭙﻮﺭﺕ ﭘﯿﮑﺎﻧﻢ ﻧﯿﺴﺖ !
به بعضی ها باید گفت :
ﺻﺪﺍ ، ﺩﻭﺭﺑﯿﻦ ، ﺣﺮﮐﺖ
ﮔــُـــــم شـــــﻮ !
به بعضی ها باید گفت :
فکر میکردم چیزی هستی
ممنون که ثابت کردی هیچ بوقی نیستی !
ﺑﻪ ﺑﻌﻀﯿﺎﻡ ﺑﺎﯾﺪ ﮔﻔﺖ :
ﺗﻮ ﺧﯿﻠﯽ ﺑﺎ ﮐﻼﺳﯽ ﻗﺒﻮﻝ
ﺍﻣﺎ ﻣﻦ ﻋﺎﺩﺕ ﺩﺍﺭﻡ ﮐﻼﺳﺎﺭﻭ ﺑﭙﯿﭽﻮﻧﻢ !
دوباره آمده ای
اینبار شیرین تر از قبل دروغ می بافی
زیرکانه تر لبخند می زنی و دلبرانه تر ناز می کنی !
اما نازنین بعد از رفتنت دلم مرد
و خیلی وقت است که مغزم تصمیم می گیرد نه دلم !
پس لوند و دلبرانه که هیچ عاشقانه و صادقانه هم که بیایی من دیگر نیستم
به بعضیا باید گفت :
عزیزم تو عوضی شدی ، نگو شرایط عوض شده !
هر دو از ته دل می گوییم
من حرف هایم را تو دروغ هایت را !
این روزها عشق را با دست پس می زنند و با پا پیش می کشند !
حیف از عشق که زیر دست و پاست …
اشتباه از من بود
من از کسی انتظار داشتم سکوتم را بفهمد
که حتی فریادم را نشنید !
به بغضیا هم باید در کمال ناباوری گفت :
عزیز دلم اون خری که تو چشمای من دیدی سایه خودت بود !
از سرم که بیفتی دست و پای غرورت خواهد شکست !
آن روز درد شکستن را خواهی فهمید
روزی که از چشمت افتادم را به یاد آر
به بعضیا هم باید گفت :
عزیزم یه راست بگو ببینم بلدی !
اولین بار که گفتی دوستم داری گریه ام گرفت
حالا اگر کسی بگوید دوستم دارد ؛ خنده ام می گیرد !
به بعضیام باید گفت :
زیاد که بپیچی خودت هـــــرز میشی !
ﺑﺎﺯﯼ ﺗﻤﺎﻡ ﺷﺪ ، ﺗﻮ ﺑﺮﺩﯼ …
ﺣﺎﻻ ﻧﻘﺎﺑﺖ ﺭﺍ ﺑﺮﺩﺍﺭ ﺑﮕﺬﺍﺭ ﺑﺒﯿﻨﻢ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺍﻡ ﺭﺍ ﺑﻪ ﮐﻪ ﺑﺎﺧﺘﻢ !
این روزا به راحتی دروغ می گیم
اما بزرگترین معیارمون برای شروع روابط صداقته
ﺑﻪ ﺑﻌﻀﻴﺎ ﻫﻢ ﺑﺎﻳﺪ ﮔﻔﺖ :
ﺭﻓﺘﻰ ؟
فقط ﺍﺯ ﺗﻮ ﺟﻮﺏ ﺑﺮﻭ ﺩﺭ ﺟﺮﻳﺎﻥ ﺑﺎﺷﻲ !
بعضیام حوصلشون که سر میره
خیال میکنن دلشون تنگ شده !
مواظب چشیدن عشق ها باش
بعضی ها طعم کشک میده !
خرت که از پل گذشت مارو فراموش کردی
اما بدون اون طرف پل همسفرت و یارت فقط یه خره
بش تکیه نکنی !
امروز باورم شد که تو خسته تر از آن بودی که بفهمی دوست داشتنم را
از من که گذشت اما هرجا که هستی “خسته نباشی” …
ﭼﺮﺍ ﻧﺎﺭﺍﺣﺘﯽ ؟
ﺗﻮ ﮐﻪ ﮐﺎﺭﯼ ﻧﮑﺮﺩﯼ !؟
ﻓﻘﻂ ﯾﮏ ﮐﺒﺮﯾﺖ ﺭﻭﺷﻦ ﮐﺮﺩﯼ ﻭ ﺭﻓﺘﯽ
ﻣﻦ ﺑﯽ ﺟﻨﺒﻪ ﺑﻮﺩﻡ ، ﺳﻮﺧﺘﻢ !
بعضیا علاوه بر اینکه آدم نیستن
آدم بشو هم نیستن !
دست هایش با من ، چشم هایش در خیابان و دلش …
این یکی را نمی خواهم بدانم ولی لعنت به دل هرزه ات !
بی معرفت نیستم
ولی مزاحم آدمی که مشغول فراموش کردنه منه نمیشم
حتی اگه روزی هزار بار تو خودم بشکنم !
من و تو ما شدیم ولی نمی دانستم که مایمان آوازی می شود
برای گاوی که در طویله ی دلت مخفی کرده بودی !
اون فک کرد همه مث منن ، رفت سراغ بقیه
منم فک کردم همه مث اونن ، خط کشیدم دور همه !
یه چیزی همیشه یادت باشه
لطف مکرر میشه حق مسلم !
بیش از حد لطف نکن …
انگار با هم غریبه ایم ، خوبی ما دشمنیه
کاش من و تو می فهمیدیم ، اومدنی رفتنیه !
همیشه با من یکرنگ بودی
سیاهم می کردی !
از من خواست حلالش کنم
همان کسی که با بی رحمی محبت هایم را حرام کرده بود !
من مدت هاست از صداقت خبری ندارم
هر کسی دیدش سلام من را هم برساند !
کجای زندگی را با تو مشترک بوده ام
که حالا تلفن خوش خیالت تو را مشترک مورد نظر من می خواند ؟
مورد نظر شاید ولی مشترک !؟ هه ، گفتم که خوش خیال است !
بعضیا رو اگه با پودر ۲۴ آنزیم هم بشوری
بازم لکه ننگشون از زندگیت و گذشتت پاک نمیشه !
غلط املایی بیش نبودی
زیرت خط کشیدم و دو خط از روت نوشتم که دیگه تکرار نشی !
اینایی که به یکی دس میدن ، به یکی پا میدن ، به یکی دل
اینارو اذیت نکنین ، اینا کارت اهدا عضو دارن !
گذشتم ، گذشتی !
من از یک دنیا برای تو و تو از من برای …
من لیمو شیرین زندگی تو بودم
تموم شیرینی های زندگیمو به تو دادم
اماچه زود تلخ شدم و چه ساده منو دور انداختی !
دنیای تو رنگارنگ است و دنیای من سیاه
ولی یک رنگیه من به همه ی دنیای تو می ارزد !
ممنونم که به من فهماندی
اشتباه است به هر کسی اعتماد کردن !
ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺗﻮ ﻧﻤﯽ ﮔﺮﺩﻡ
ﺩﻧﺒﺎﻝ ﮐﺴﯽ ﻣﯽﮔﺮﺩﻡ ﺗﺎ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻧﺸﺎﻧﺶ ﺩﻫﻢ
ﻭ ﺑﮕﻮﯾﻢ : ﻣﺜﻞ ﺍﻭ ﻧﺒﺎﺵ …
دروغ سیزده بودی
و من باورت کردم !
صدایم میزد گلم و من گلی بودم در باغچه ی دلش
اما او باغبان عاشقی نبود گاهی سر می زد و دل می برد !
سال ها بعد دانستم که من تنها نبودم او باغبان گل های زیادی بود …
تا دیروز ما رو می دیدی مِن مِن می کردی
الان شاخ شدی مَن مَن می کنی !
خوبی بعضی از روزا اینه که دیگه برنمیگردن
مثل روزای با تو بودن !
بعضیا از تک پر بودن فقط پرشو یاد گرفتن
بپر با این ، بپر با اون !
به جای پاک کردن اشک هایتان
آنهایی که باعث گریه تان می شوند را پاک کنید !
از تنها بودنم راضی نیستم
اما خوشحالم که با خیلی ها نیستم
سقوط
تاوان پریدن با بعضی هاست …
به بعضیا باید گفت :
عزیزم من کارگردان همون فیلمیم که تو داری واسم بازی میکنی
اگه تو روت خندیدم به خاطر این بود که
نخواستم تو روت بالا بیارم
اینو بفهم !
هرکی ازم سراغت رو می گیره نمی گم وجود نداری
میگم وجودش رو نداشتی …
این روزها اگه کسی گفت : “من عاشقتم”
بپرس : تا ساعت چند ؟
تازگیا هرکی میگه دوسِت دارم ، خندم میگیره !
بی اراده میگم : تو دیگه چی میخوای ؟
بعضیها یار نیستن بارن !
وقتی که میرن آدم احساس میکنه سبک شده !
اینقدر خودت رو اذیت نکن
اونی که بودنت رو قدر ندونست لایق حضور در فکرتم نیست
تو همیشه می گفتی :
من یه تار موی تو را به هیچ کس نمی دهم !
اینقدر تارهای موی من را به این و آن دادی تا کچل شدم !
حالا برو دست از سر کچلم بردار
در دسترس بودنت دیگر برایم ارزش ندارد
اکنون نه مشترک هستی نه مورد نظر !
روزی فکر می کردم هدیه ای هستی از طرف خدا
اما امروز فهمیدم تقاص اشتباهاتم بودی
کاش انسان ها همانقدر که از ارتفاع می ترسیدند
کمی هم از پستی هراس داشتند
وقتی به یکی زیادی تو زندگیت اهمیت بدی
اهمیتتو تو زندگیش از دست میدی
به همین راحتی …
مشترک مورد نظرت این روزها کیست که
دیگر در دسترس بودن یا نبودن من برایت مهم نیست ؟
حسرت چیزی نیست که من بخورم
حسرت اون چیزیه که به دلت می ذارم …
دنیا مثل شهربازی شده
جایزه بازی با آدما یه عروسک دیگس !
شاید “تکراری” باشم
اما شک نکن تکرار نمی شم !
یادت باشه که دل تخته سیاه نیست که
هرکی اومد روش بنویسه و هرکس هم رفت بشه اسمشو پاک کرد
سنگینی گفته هایم
به سنگینی گوش هایت در
بعضی آدم ها باید مثل جعبه ی سیگار برچسب هشدار داشته باشن
تا فراموش نکنی که دوست داشتنشون فقط برای تو ضرر داره
رفتن تو …
پایان من نیست …
آغاز بی لیاقتی توست …
من به تو می گویم دوستت دارم و تو به همه …
با گِل هم بسته نمی شود ، دهانی که هرز می پرد …
سرد است اما سرما نمی خورم ، تو نگران نباش
کلاهی که سرم گذاشتی تا گردنم را پوشانده است
آدم حساب کردن بعضیا
خیانت بـه عالم بشریته !
دلت را خوش نکن به این “دوستت دارم”ها
تمامشان تاریخ مصرف دارند
من دلم گرم تو بود
تو سرت گرم دلم
سرد خواهد شد روزهایت بی آغوش من
بر تن کن دروغ هایی را که بافتی
باید قاب بگیرم حرفهایت را
همه “عکس” شدند !
یه خط داشت اما هفت خط بود
به همین سادگی …
دنیا رو می بینی ؟
حرف حرف میاره ، پول پول میاره ، خواب خواب میاره …
ولی محبت خیانت میاره !
اینی که من دارم می کشم ، درد بی تو بودن نیست …
تاوان با تو بودنه !
مشترکم بودی که در دسترس نبودی !
خاموشت کردم تا ابد …
گاهی به بعضیا باید بگی عزیزم اگه برام بزرگ شده بودی
فقط به خاطر خطای دیدم بود
هدف از آفرینش بعضی ها فقط اینه که
با بودنشون به ما ثابت میکنن که تنهایی چه نعمت بزرگیه !
لاک غلط گیر را برمی دارم و “تو” را از تمام خاطراتم پاک می کنم
“تــــــــــــو” غلط اضافیِ زندگیم بودی …
آنقدر خوب هستم که ببخشمت … اما …
آنقدر احمق نیستم که دوباره به تو اعتماد کنم !
از همه جا بوی مهر میاد
از تو هنوزم بوی بی مهری !
من خیلی “با احساسم”
ولی یادت نره تنفرم یه حسه … !
می بینی ؟
بی تو ایستاده ام روی پاهای خودم و دارم تو را نگاه می کنم
که حتی روی حرف های خودت هم نمی توانستی بایستی
هیسسسسسسسسسس …
کمی آرامترتنها باش و بی صداتر بشکن ، آهسته تر سراغش را بگیر !
ممکن است بیدارشود وجدان نداشته اش !
دل من تنها بود
دل تو اما نه
آفرین بر دل پر مشغله ات
کز سر لطف با دلم بازی کرد
عزیزم
شما روی پاهات نمی تونی وایسی چه برسه به حرفات
دل شما کاروانسرا نیست
نگذارید دیگران وسط دل شما
خستگی رابطه های قبلیشان را در کنند
حرفی نیست
فقط مینویسم رفت
آن احساسی که تو را دوست میداشت
خیال کردی وقتی به همراه دیگری از کنارم می گذری دنیا به آخر می رسد
دنیایت من بودم که به آخر رسیدم و تو اکنون هـــــیــــــچ نیستی !
از روی کینه نیست اگر خنجر به سینه ات می زنند !
این مردمان تنها به شرط چاقو دل می برند …
گاهی باید آدمای اطرافت رو کنار بذاری !
بعضیارو برای یک ساعت و بعضیارو برای همیشه
شاید واسه خودت کسی باشی
ولی واسه من هیچی نیستی
سراب هم که دیدی تظاهر کن که
داری ازش آب میخوری و سیراب میشی !
نزار به دروغش افتخار کنه
چه کرده ای با من که این روزها
تــــو را فقط به اندازه ی یک اشتباه می شناسم ؟
گفتم فراموشت میکنم !
گفت نمیتونی …
رفت ، بعد از یه مدت برگشت ؛ گفت دیدی نمیتونی
گفتم شمــــــا ؟
عزیزم
وقتی گند زدى به زندگی طرف
حداقل وقت رفتن دهنتو ببند
نگو قسمت نشد
باید به بعضی ها گفت
ناراحت چی هستی؟
دنیا که به آخر نرسیده
من نشد یکی دیگه
تو که عادت داری
وقتی به عقب بر میگردی
متوجه میشی که جای بعضیا الان که تو زندگیت خالی نیست هیچ
اون موقعشم زیادی بوده
کاش نارو هم مثل لایک زدنی بود
میزدم میزدی
نمیزدم نمیزدی
به حق رفتی
زیادی ات کرده بود، شیرینی ام دلت را زد
لعنتی هرچه داشتم رو کردم
اما تو اسیر نشدی سیر شدی
بعضی ها از دور می درخشند
نزدیک که میشوی یک تکه شیشه ی شکسته ای بیشتر نیستند
که باید لگدی بهش زد تا از مسیر نور آفتاب دور شوند
و چشمان دیگری را خیره نکند و گول نزنند
کشف کردم که بالاترین سرعت تو دنیا سرعت نور نیست
سرعت رنگ عوض کردن آدماست
هیچ وقت اگه تو رو با کس دیگه ببینم حسودی نمی کنم
آخه مامانم یادم داده اسباب بازی هامو بدم به بدبخت بیچاره ها
عده ای مثل قرص جوشانند
در لیوان آب که بیاندازیشان طوری غلیان کرده و کف می کنند
که سر می روند اما کافی است کمی صبر کنی
بعد می بینی که از نصف لیوان هم کمترند
میدونی چی بیشتر از همه آدمو داغون میکنه؟
اینکه هر کاری در توانت هست براش انجام بدی
بعد برگرده بگه مگه من ازت خواستم
گاهی اوقات ارزشِ در آغـوش کشیدن بالشتت
هزار برابر بالاتر از در آغوش کشیدن یک نامرده
بعضی از آدما “خوب نمی بینن”
اما بدتر از اون اینه که بعضی دیگه “خوبی رو نمی بینن”
رمز آرامش اینه که
منتظر کسی نباشی که منتظرت نیست
هی لعنتی
یک روز عشقم بودی
ولی حالا کفاره تمام گناهانم
دوست دارم ولی نمیخوام باهات باشم
امیدوارم توام از عشقت اینو بشنوی
خدا یک زن آفرید و یک مرد
و من در شگفتم این همه نامرد از کجا پیدا شد ؟
ﺑﺪ ﺷﺪم
ﭼﻮﻥ ﮐﺴﯽ ﻟﯿﺎﻗﺖ ﺧﻮﺏ ﺑﻮﺩنمو نداشت
چه چیز در نگاهم بود
که از سادگی ام پلی ساختی برای ویرانیم ؟
فیلم شاهکار زیاد دیده ام
ولی فیلمی که تو برایم بازی کردی چیز دیگری بود
استغفار میکنم
از ان دوستت دارم هایی که حرامت شد
تحقیرت هم کنم کافی نیست
تفریقت میکنم از تمام زندگی ام
رفته ای؟
بعضی ها بهش میگن قسمت
اما من تازگی ها بهش میگم به درک
عشق هایت را مثل کانال تلویزیون عوض می کنی
و افتخار می کنی که عشق برایت این چنین است
و من می خندم به برنامه هایی که هیچکدام ارزش دیدن ندارند
بعضی زخم ها هست که هر روز صبح باید روشونو باز کنی
نمک بپاشی تا یادت نره دیگه سراغ بعضی آدم ها نباید بری
بعضی ها دستشان «رو» میشود امـــــا رویشان کم نمی شود
چقدم زیاد هستن این بعضی ها
آغوش من سرزمین تو بود
کاش قدری عرقِ میهن پرستی داشتی وطن فروش
بعضی ها را در جوب باید شست
تا لجن ها همه خوشحال شوند که
کثیف تر از خودشان هم هست
خودت باش
کسی هم خوشش نیومد به جهنم که نیومد
اینجا مجسمه سازی نیست
وقتی با دیگری سخن می گویی
برایم سه نت دارد آهنگ کلامت
می . لا . سی
مراقب باش به چه کسی اعتماد میکنی
شیطان هم یه زمانی فرشته بود !
حرف هایت بوی دوستت دارم میدهد
ولی کاش فکری برای چشم هایت می کردی
نمی بینی سکوت کرده ام ؟
راضی هستم فقط زودتر برو
بدرقه ات هم آب دهانم !
به بعضیا باید گفت گردنت درد نگیره
انقدر تو زندگی مردم سرک میکشی ؟
یادته میگفتی عشقمون مثل تو فیلماست ؟
تو نقشت رو خوب بازی کردی فقط من هیچوقت نفهمیدم
اشتباهم چی بود که نقشمو دادن به یکی دیگه
سکوتم را به پای رضایتم ننویس
که هرچه کشیدیم از دهانی بود که بی موقع گفت : دوستت دارم !
باز نگرد ازین سفر
دیگر از تو چیزى جز دروغ و خیانت در من باقى نمانده
بگذار باقى عمر در ابهام بمانم
نگذار منفورتر از این شود چهره ى بى نقاب تو
این روزها عشق را با دست پس می زنند و با پا پیش می کشند !
حیف از عشق که زیر دست و پاست
ﺭﻭﺯﻱ میرسد بی تفاوتی هایت را با جای خالی ام حس کنی
و در دلت با بغض بگویی : کاش اینجا بود !
ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﻧﮑﻦ …
ﻣﻦ ﺯﻣﺎﻥ ﺧﻮﺷﯿﺎﺕ ﺑﺎﻫﺎﺕ ﻧﺒﻮﺩﻡ
ﭼﻮﻥ ﺑﺎ ﻣﻦ ﺑﻮﺩﯼ ﺧﻮﺵ ﺑﻮﺩﯼ !
بعضی از آدمارو باید دوست داش
اما بعضی از آدمارو فقط باید داش
فرق بین این دوتارو داشته باش
بیخود منتظر نباش ، تو خودت رفتی
بمیرم از دلتنگی هم ، صدایت نمیکنم برگردی
ﺑﭽﻪ ﮐﻪ ﺑﻮﺩﻡ ﻓﮑﺮ ﻣﯿﮑﺮﺩﻡ ﻓﻘﻂ ﺯﻧﺒﻮﺭﻫﺎ ﻧﯿﺶ ﻣﯿﺰﻧﻨﺪ
اما وقتی ﺑﺰﺭﮒ ﺷﺪﻡ ﺩﯾﺪﻡ ، ﺷﻨﯿﺪﻡ ، ﺭﻓﺘﻢ ، ﺁﻣﺪﻡ ﻭ ﯾﺎﺩ ﮔﺮﻓﺘﻢ ﻧﻪ !
ﺁﺩﻣﻬﺎ ﻫﻢ ﻧﯿﺶ ﻣﯿﺰﻧﻨﺪ و ﻫﺮﭼﻘﺪﺭ ﺻﻤﯿﻤﯽ ﺗﺮ و ﻋﺰﯾﺰﺗﺮ ، ﻧﯿﺸﺸﺎﻥ ﺳﻤﯽ ﺗﺮ !
می سپارمت به همانی که تو را به جان من انداخت ؟
تقدیر …
شاید بهم بگى مغرور یا بی احساس
ولى من عادت ندارم به چیزاى عمومى حس خاصى داشته باشم
وقتی تن کسی رو زخمی کنی
دیگه بعدش نوازش کردنش فقط دردشو بیشتر می کنه
ﻋﺰﯾﺰﻡ ﻣﻦ ﻧﻤﯿﮕﻢ ﺗﻮ ﻋﻮﺿﯽ ﻫﺴﺘﯽ
ﻭﻟﯽ ﺷﮏ ﻧﺪﺍﺭﻡ ﺍﮔﻪ ﻗﻠﺐ ﺁﺩﻣﺎ ﻫﻢ ﻭﺍﺳﻪ ﻭﺭﻭﺩ ﺑﻬﺶ ﭘﺴﻮﺭﺩ ﺩﺍﺷﺖ
ﻣﺎﻝ ﺗﻮ ﯾﺎ ۱۲۳۴ ﺑﻮﺩ ﯾﺎ ۴ﺗﺎ صفر !
به آدم ها تکیه نزن
آدم ها هم مثلِ دیوار با زلزله ی نگاه دیگری پشتت را خالی می کنند
اون که از من گذشت ، واسه من درگذشت
پس روحش شاد و یادش فراموش !
نه !
چشمانم شور نبود
اگر که آخر کارمان ندامت شد ، دست هایم بی نمک بود !
ﺑﻪ “ﺑﻌﻀﯿﺎ” ﺑﺎﯾﺪ ﮔﻔﺖ :
ﺗﻮ ﻓﻘﻂ ﯾﻪ ﺷﻮﺧﯽ ﺑﻮﺩﯼ ، ﺍﻭﻧﻢ ﺍﺯ ﻧﻮﻉ ﺷﻬﺮﺳﺘﺎﻧﯿﺶ !
تک پرم نماندی ، خیالی نیست …
دیگری پرپرت میکند !
کافیست جای زخمت را بلد باشند
آنگاه از اعلاترین نمک برایت مرحم می سازند
همان هایی که از جان برایشان مایه می گذاشتی !
بزرگترین پشیمانی ام ساعت ها جمله ساختن
برای کسانی بود که لیاقت یک کلمه را هم نداشتند !
واسه همه وقت داشتی
به جز منی که واسه هیچکس به جز تو وقت نداشتم …
سکوت می کنم و او فکر میکند بازی را برده
ولی هرگز نمی فهمد با هر کسی رقابت نمی کنم !
آی تویی که عاشقش شدی
استخوان هایت را محکم ببند
همین روزها بهت میگوید دیگر نمی خواهمت
و این محکم کاری اینجا به کارت می آید !
مهلت بده میروم
فقط پایت را بردار تا غرورم را جمع کنم !
خیلی سخته که عشقت رو تو خیابون ببینی بعد اس بدی بگی کجایی ؟
بگه تو رختخوابم ! بعد از کنارش رد بشی بگی مراقب خودت باش
توی خواب راه میری !
تو می خواستی بشی سنگ صبورم
تو شدی سنگ و من هنوز صبورم
دلم نگرفته از اینکه رفته ای …
دلگیرم از همه دوست داشتن هایی که گفتی ولی نداشتی …
اسم هر دویمان را در گینس ثبت میکنند
تو در دروغ گفتن رکورد زدی …
من در باور کردن …
بدترین حسرتی که در زندگی می خوریم
از کارهای خطایی که مرتکب شده ایم ، نیست …
بلکه از این است که…
چرا کارهای درست را برای کسی که لیاقتش را نداشته
انجام داده ایم …
نگران نباش ، نفرینت نمیکنم !
همین که دیگر جایت در دعاهایم خالیست ، برایت کافیست !
نه پیشانی من به لب های تو رسید …
نه لیاقت تو به احساس من …
چیزی به هم بدهکار نیستیم
هر دو کم آوردیم !
شیشه نازک احساس مرا دست نزن !
چِندشم می شود از لک انگشت دروغ !
آن که میگفت که احساس مرا می فهمد …
کو کجا رفت ؟ که احساس مرا خوب فروخت !
دلگیر نباش !
تقصیر از خودت بود !
دسته کلید علاقه که گم شد
باید عوض میکردی قفل تمام آرزوها را !
مغرور احساسم شدی
گذشتی از رو گریه هام
لعنت به لحظه هایی که
تو همه چی بودی برام
چقدر خوبه بعضی از آدما بدونن که اگر چیزی رو به روشون نمیاری
“از سادگی نیست”
شاید دیگه اونقدر واست مهم نیستن که روشون حساس باشی
وقتی دیر رسیدم و با دیگری دیدمت
فهمیدم که گاهی
هرگز نرسیدن بهتر از دیر رسیدن است
من چرک نویس احساسات تو نیستم !
دوستت دارم هایت را جای دیگری تمرین کن !
چه ساده بودم که گمان می کردم به دورم می گردند
کسانی که دورم می زدند …
آدم ها تنها که نباشند ، می روند
تنها که می شوند ، برمی گردند
وقتی که برگشتند تنها لایق یک جمله اند : هِررررری
هی ( ر ا ه ) آمدم با تو
هی ( ه ا ر ) شدی با من
مشکل اینجاست که ما از هر کرمی
انتظار پروانه شدن داریم !
آدم مرد باشه و از تو آشغال ها نون دربیاره
تا اینکه آشغال باشه و از نامردی نون دربیاره
کاش می دانستی عشق و هوس دو مقوله ی جدا از هم هستند
عشق بهانه ات است ، به هوس هایت برس
من برای با تو بودن از همه چیز گذشتم
تو چی؟
داشته هایت را به رخم میکشی؟
بساط کرده ام و تمام نداشته هایم را
ﺑﻪ ﺣﺮﺍﺝ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺍﻡ
بی انصاف چانه نزن ﺣﺴﺮﺕ ﻫﺎﯾﻢ
به قیمت عمرم تمام شده!
به حرمت نان و نمکی که با هم خوردیم
نان را تو ببر که راهت بلند است و طاقتت کوتاه
نمک را بگذار برای من
که می خواهم این زخم همیشه تازه بماند !
دلم از نبودنت پر است
آنقدر که اضافه اش از چشمانم می چکد !
خدایا !
من را در برابر بعضی از دوستانم محافظت کن
خودم از عهده تمام دشمنانم بر میآیم
همه ی پل های پشت سرم را خراب کردم
از عمد . . .
راه اشتباه را نباید برگشت . . . !
راستـش را بگو
نکند تو همان این نیز هستی
که با خنجری در پشتم می گذری ؟
دوست داشتن تصاحب نیست ، توافقه
هنر اینه که پرنده جَلدت بشه
نه اینکه پرهاشو قیچی کنی
از ما که گذشت !
ولی به دیگری موقتی بودنت را گوشزد کن
تا از همان اول فکری به حال جای خالیت کند . . .
ای کاش نگاهت
زیر نویس داشت
خواهش میکنم ، بی حوصلگی هایم را ببخش
بدخلقی هایم را فراموش کن ، بی اعتنایی هایم را جدی نگیر !
در عوض من هم تو را می بخشم که مسبب همه ی اینهایی . . .
باران همیشه می بارد
اما مردم ستاره را بیشتر دوست دارند
نامردیست آن همه اشک را به یک چشمک فروختن . . .
انسان موجودیست که زیاد موجود نیست !
تیغ روزگار شاهرگ ” کلامم ” را چنان بریده
که سکوتم ” بند ” نمی آید !
آدم ها عادت می کنند
به هر چیزی
حتی به خنجر هایی که از پشت می خورند
بدم میاد از اینایی که وقتی دارن از طرفشون جدا میشن
براش آرزوی خوشبختی می کنن
داری میری برو دیگه فیلم بازی نکن چون فیلمت باعث شدت تنفرمی شه
برای دوست داشتن فقط کمی وقت لازمه
اما برای نفرت گاهی فقط یک حادثه یا یک ثانیه کافیه …
اگه خاطرخواه زیاد داری معنیش این نیست
که فوق العاده بی نقصی
شاید خیلی ارزون قیمتی
یک مترسک خریده ام !
عطر همیشگی ات را به تنش زده ام !
درست مثل توست
فقط اینکه روزی هزار بار از رفتنش مرا نمی ترساند …
آدم فهمیده ای بود !
خوب می دانست کجاها خودش را به نفهمی بزند …
می بینی چقدر ساده است ؟
دیگر نمی شناسمت اما دوستت دارم
آدم با گذشتی بود !
از من هم گذشت
یکی باش برای یک نفر
نه خاطره ای مبهم در ذهن صدها نفر
دیگر نمی گویم گشتم نبود ، نگرد نیست !
بگذار صادقانه بگویم …
گشتیم ! اتفاقا بود ! فقط مال ما نبود !
شما بگردید ! لابد مال شماست !
چقدر تلخ شده ای
این روزها قندهایت را در دل چه کسی آب می کنی ؟
به حساب خیال بافی ام مگذار
اما ستاره ای دارم در تاریکترین شب ها
فقط خواستم بدانی که میتوان دلخوش کرد
به چراغ های کوچک یک هواپیما !
هیچ وقت نگذارید در زندگی
کسی که شما فقط ” یکی از انتخاب هایش ” هستید
برایتان تبدیل به ” اولویت ” شود
همیشه واسه گلی خاک گلدون باش
که اگه به آسمون هم رسید یادش باشه ریشش کجاست
عجیب است دریا
همین که غرقش میشوی پس میزند تو را ، مثل تو !
آهنگ زنگ من روی موبایلت با بقیه فرق داشت
ولی آهنگ زنگت رو موبایلم مثل بقیه بود !
تو به خاطر اینکه بفهمی منم
و من به خاطر اینکه فکر کنم تویی …
سخت ترین فعلی که برایت به سادگی صرف کردم
عمرم بود
تو که رفتی دلم برایت تنگ شد
حال که آمده ای در دلم جا نمی شوی
تویی که مرا در حال سقوط می بینی
آیا تا به حال اندیشیده ای که شاید تو وارونه ایستاده ای ؟
تحقیرت هم کنم کافـــی نیست
تفریقت می کنم از تمام زندگی ام
نبودنت هستیمو نابود می کرد
ولی حالا بودنت …
میشه نباشی ؟
“حوا” که باشی بعضی ها
“هوا ” برشان می دارد که “ آدمند ”
بــــــــــــــــــعضی ها را دَر جوب بایــَد شــُست
تــا لــَجن ها هَمه خوشحــال شــَوند کــه
کــَـثیف تـــَر اَز خوُدشــان هَم هــَست
هیچ وقت اگه تو رو با کس دیگه ببینم حسودی نمی کنم…!
آخه مامانم یادم داده اسباب بازی هامو بدم به بدبخت بیچاره ها…
نه حرفی برای گفتن …
نه امیدی برای ماندن …
نه پایی برای رفتن …
نه تمایلی برای دوباره ساختن …
تو از اول هم هیچ نداشتی !
سلامِ مرا به وجدانت برسان و اگر بیدار بود بپرس
چگونه شب ها را آسوده می خوابد . . . ؟
کاش ما آدما هم مثل گربه ها با چند لحظه بو کشیدن
می فهمیدیم که هر آشغالی ارزش وقت گذاشتن نداره
یه زمانی می گفتن از تو چشماش می شه فهمید
راست می گه یا دروغ
اما حالا دیگه اینقدر توانمند شدن بعضیا
که با چشمشونم دروغ میگن
تو را من “تو” کردم
وگرنه “او” هم زیادت است
پس اینقدر برایم شما ، شما نکن
کاش نـــارو هم مثل لایک زدنــــی بود
میـــزدم میزدی
نمیــــزدم نمیزدی
عشق هایت را مثل کانال تلویزیون عوض می کنی
و افتخار می کنی که عشق برایت این چنین است !
و من می خندم به برنامه هایی که هیچکدام ارزش دیدن ندارند
از قــــــبل هم باید حدس مـــــی زدم می روی
“رفـــــــتنــــ ” همیشہ
حتی در دستور زبان فارســـی
“لــــــازمـــ” است…
زلالی قلبت ارزانی دیگران
من این احساس آبکی را نمی خواهم
قرار نیست که همیشه من خوش باشم
دیروز من خوش بودم از اینکه در کنارت بودم
امروز دیگری خوش است برای با تو بودن
و فردا یکی دیگری
از تلاش دست نکش عزیزم که چشم ملتی به توست
تو می تونی !!!
کاش یاد تو
به سان فلفلی زیر بینی که تحریکت میکند عطسه کنی
قلبم را تحریک می کرد
تا هرآنچه از تو در قلب دارم بیرون بریزد
رفته ای ؟
بعضی ها بهش می گن قسمت
اما من تازگی ها بهش می گم به درک
به حق رفتی
زیادی ات کرده بود
شیرینی ام دلت را زد
به حق رفتی
داور قلبم نه سوت دارد نه کارت قرمز
راحت باش تا دلت می خواهد خطا کن
سکوت می کنم باز هم سکوت میکنم
وقتـــــی به عقب بر میگردی
متوجه میشی که جــــــای بعضیا
الان که تو زندگیت خالــــــی نیست هیـــــچ
اون موقعشم زیـــــــــــادی بوده
آنان که عوض شدنشان بعید است
عوضی شدنشان قطعی است
شک نکن
اینقدر کــﮧ برای “خـــر” کردن من سـعے کـردے
بـراے خـودتـــــ وقتــــ میگذاشتے حتمــا “آدمــــــ” می شدے
این روزا باید دشمناتو فراموش کنی
تنها کسی که می تونه تو رو به خاک سیاه بشونه
یک دوست کاملاً مورد اعتماده
چرا وقتی دروغ میگی
و من لبخند می زنم فکر می کنی خرم
خب یه بارم فکر کن دارم به خریت تو لبخند می زنم !
خوش به حالشان !
خوش به حال اونی که
وقتی درآغوشت آرام گرفت به او می گویی :
قبل تر از تو ، هیچ کس نبود در افکارم
این روزها جای خالی ” تـو ” را با عروسکی پر می کنم
همانند توست مرا ” دوست ندارد ” احساس ندارد !
اما هر چه هست ” دل شـکـســتـن ” بلد نیست
داستان از آنجا شروع شد که تو
اسم تمام هرزگی هایت را آزادی گذاشتی
و من از آنجا بی غیرت شدم
که فکر می کردم به تمدن رسیده ام !
تقصیر خودمونه
بعضی ها عددی نبودند
و ما به اشتباه آنها را به توان رساندیم
چه فرقی می کند
عاشق تو باشم
یا عاشق رنگین کمان
وقتی هر دو هفت خطید؟
یه زد و خورده ساده بود !
تو جا زدی
من جا خوردم!
فقط یکــیو می خوام که باهاش برم کافه گرامافون
ربات هم بود ، بود!
بی احســاسیش شــرف داره به احساس ِ بعضی ها!
لیاقت می خواهد واژه ” ما ” شدن
لیاقت می خواهد ” شریک ” شدن
تو خوش باش به همین ” با هم ” بودن های امروزت
من خوشم به خلوت تنهایی ام
تو بخند به امروز
من می خندم به فرداهایت
دوره ای شده که حاضرم جای پت باشم
اما یه دوست واقعی مثل مت داشته باشم
بزرگترین اشتباهم این بود
که التماست کردم بمانى
نمى ارزیدى !
دیر فهمیدم!
پشت چراغ قرمز!
اعتراف کردم”دوستت دارم”
تا هر جا مجبور شدی کمی مکث کنی
یاد من بیفتی
نمی دانستم قراراست بعد من
تمام چراغ های زندگیت سبز شوند
مار در آستین شرف دارد به تو
مار را خودم پرورش داده ام
نیش تو دست پرورده ی کیست ؟
به خیال خودت زیرآبی زدی و رفتی
اما حواست نبود دقیقا منتظر همین حرکتت بودم !
جدیدا دلم خیلی خیلی خیلی گنده شده
ولی جالب اینجاست که بدونی
هنوز هم یه سر سوزن واست جا ندارم که ندارم
فکر می کردم سیاهی چشمانت پر از رمز و راز عاشقی است
زهی خیال باطل
مرموز را چه به تمجید
خــــدایـــــا
هیـــــچ تنهـــــایــــی رو اونقـــــدر تنهـــــا نکــن
کــه بــه هــــر بـــی لیــاقتــــی بگــــه : عشقــــــم
نــه تنهـــا ترکت می کنند
حتـی وقت رفـتن بــا تمام پـــر رویی دستــور هم می دهند
مواظب خودت بــاش !
وقتی ارزش عشق عوض می شود
عوضی ها با ارزش و عاشق می شوند
خیلی از یخ کردن های ما
از سرما نیست
لحن بعضی ها زمستونیـــــــــه !
عجیب شباهتی داشتی با دریا
دریا نیز غرقش که می شوی پس ات می زند !
پایان سریال دروغ هایت بود
آخرین لبخندت
و چه ساده بودم من !
که تا تیتراژ پایانی به پای تو نشستم !
لاشـــه ی عشقت خواهد گــَندید
وقتــی طبق عادتـــــِ همیشــه!
تقدیمش می کنــی به غیـــــر…!
وقتی می رفت: گفتم: کجا؟
گفت: به درک… منم گفتم: به درک…
و این چنین بود که ما در اوج تفاهم از هم جدا شدیم… !
بعضی زخم ها هست
که هر روز صبح ، باید پانسمانش را باز کنی وروش نمک بپاشی !
تا یادت نرود…
دیگر ، سراغ بعضی آدما نبــاید رفت !
کاش یکی بود که توی کوچهها داد میزد
خاطره خشکیه ، خاطره خشکیه
اونوقت همه ی خاطراتتو
همونایی که ارزش گرفتن دمپاییِ پاره هم ندارن
می ریختم تو کیسه و می دادم بهش و می رفت رَدِ کارش!
با بعضی ها زیادی که صادق باشی رو دل می کنند
دیگر هزار عرق نعنا هم جوابشان را نمی دهد
اومدم بنویسم خیلی شبیه حیوون ها هستی اما
وقتی یاد نجابت اسب افتادم
وقتی یاد وفاداری سگ و اون نگاه مهربونش افتادم
وقتی یاد نهنگ افتادم که به جفتش تا آخر عمرش وفادار می مونه
وقتی یاد شیر افتادم که اگر گرسنه نباشه ، شکار نمی کنه
وقتی یاد قو افتادم که غرورش رو خیلی دوست داره
وقتی یاد مرغ عشق افتادم که بدون جفتش می میره
به خودم گفتم خیلی نامردیه تو رو به حیوون تشبیه کنم
گُفتــــــــ :مَـــرا فَــرامــوش کُـטּ اَمّـــا نَــدانستـــــ
ڪـﮧ اَصــلـاً اَرزش ِ بـﮧ یــاد مـــانـدَטּ رآ نَــداشتـــــــ…!
عده ای مثل قرص جوشانند
در لیوان آب که بیاندازیشان طوری غلیان کرده و کف می کنند که سر می روند
اما کافی است کمی صبر کنی بعد می بینی که از نصف لیوان هم کمترند
بعضی ها از دور می درخشند!
نزدیک که می شوی یک تکه شیشه ی شکسته ای بیشتر نیستند
که باید لگدی بهش زد تا از مسیر نور آفتاب دور شوند
و چشمان دیگری را خیره نکند و گول نزنند
لعنتی هرچه داشتم رو کردم
اما تو اسیر نشدی ، سیر شدی
باید به بعضی ها گفت:
ناراحت چی هستی؟
دنیا که به آخر نرسیده !
من نشد یکی دیگه!
تو که عادت داری . . .
آغوش من سرزمین تو بود
کاش قدری عرقِ میهن پرستی داشتی وطن فروش!
بعضی ها دستشان «رو» می شود
امـــــا رویشان کم نمی شود
چقدم زیاد هستن این بعضی ها
ایــــن زخــم هــا
نمـک کــــــــــــــــــم داشــت
کــــــــــــــــــه پــاشیــــدی …
سقوط …
تاوان پریدن با بعضی هاست … !
چـه قدر تلـــخ شده ای
این روزهــا قندهــایت را در دل ِ چه کسی آب می کنیــــ ؟!
گاﻫﯽ ﺷﺎﯾﺪ ﻻﺯﻡ ﺑﺎﺷﺪ ﺍﺯ ﯾﺎﺩ ﺑﺒﺮﯾﻢ
ﯾﺎﺩِ ﻫﻤﻪ ﯼ ﺁﻧﻬﺎﯾﯽ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺑﺎ ﻧﺒﻮﺩﻧﺸﺎﻥ
ﺑﻮﺩﻧﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺑﺎﺯﯼ ﮔﺮﻓﺘﻨﺪ !
همه می خواهند جای تو را بگیرند
بی آنکه بدانند تو هم دیگر جایی نداری …
گاﻫﯽ ﺷﺎﯾﺪ ﻻﺯﻡ ﺑﺎﺷﺪ ﺍﺯ ﯾﺎﺩ ﺑﺒﺮﯾﻢ
ﯾﺎﺩ ﻫﻤﻪ ﯼ ﺁﻧﻬﺎﯾﯽ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺑﺎ ﻧﺒﻮﺩﻧﺸﺎن ﺑﻮﺩﻧﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺑﺎﺯﯼ ﮔﺮﻓﺘﻨﺪ !
پایان سریال دروغ هایت بود آخرین لبخندت
و چه ساده بودم من که تا تیتراژ پایانی به پای تو نشستم …
گفتی : “منو فراموش کن”
اما بپرس “ارزش به یاد موندنو داری ؟؟؟”
تلفنت بوق اشغال میزند
گوشی را بد گذاشته ای یا دلت را ؟
حرف زدن با تو از عشق
انگار که آب دادن به گل های پلاستیکی است
به بعضی رابطه ها باید “زمان” داد
ادامه بعضی رابطه ها را نباید ” امان” داد !
بعضی ها هستن وقتی به ما میرسن
با کلی اعتماد به نفس میگن
“من با بقیه فرق دارم و مثل همه نیستم”
بعد معلوم میشه تنها فرقشون اینه که از بقیه خیلی بدترن !
علت سقوط ناگهانی من از چشم هایت
را فقط باید در جعبه سیاه دلت جستجو کرد
تقصیر برگ ها نیست ، آدم ها همینند !
نفس می دهی ، لهت می کنند
گفتم حتما خیری
استخاره ات نکردم !
لطفا مزاحم آدمی که مشغول فراموش کردن شماست نشوید
هرچقدر هم که پای یه علف هرز آب و کود بریزی واست میوه نمیاره !
ببین وقتت رو با کی پر می کنی
می گی این یکی با بقیه فرق داره ؟؟؟
اشتباه نکن ، این یکی فقط بازیگر بهتریه … !
وقتی دست فشردیم و قول دادیم
فقط دست تو مردانه بود و قول من !
هیس !
بگذارید برود
ماندن التماسی نیست
سگ ها با یه دست نوازش تا آخر عمر وفادارِ آدم می مونن
ولی بعضی آدم ها دنیایی محبت بهشون می کنی
آخرشم دستت رو گاز می گیرن …
بی نمک ترین مکان جهان احتمالا “دست من” است
من و تو شباهت های متفاوتی باهم داریم
هر دو شکستیم تو قلب مرا ، من غرورم را
هر دو بازی کردیم تو با من ، من با سرنوشتم
و در آخر هر دو پی بردیم
تو به “حماقت” من ، من به “پست” بودن تو
آری ، این شباهت های متفاوت هر روز آشکارتر می شود
دوستت دارم هایت را پس می دهم
بر دلم سنگینی می کند این همه دروغ !
می گفت پای رفتن ندارم
با سر رفت
دردم این است که درکت به دردم نمی رسد
گاهی وقتی کسی از زندگیتان می رود دارد به شما لطف می کند
او فضایی خالی به جا می گذارد
برای کسی که لیـــــــاقــــــت آنجا بودن را داشته باشد
سرت گرم شد ، سرم گرم شد
تو به او ، من به تو !
این روزها تنها هنر آدم ها دل شکستن است
عزیزم میدونی چیه ؟
واس به دست آوردن من باس دست و پا بزنی
زنگ و اس رو که همه میزنن …
چشمات انقدر برق داشت که تموم زندگیمو تونسم چراغونی کنم
روزگار خوبی بود اما یه روز قبضش اومد …
تموم زندگیمو ریختم به حساب اما افاقه نکرد یکی اومد قطعش کرد !
در این داستان پرماجرا
من به هیچکس خیانت نکردم چز دلم
وقتی کسی رو زیاد و بدون قید و شرط بخوای
براش تبدیل میشی به سیب زمینی
اونوقته که تو روغن سرخت می کنه …
من همه ی حرف هایی که پشت سرت بود را به جان خریدم
و تو همه ی من را به یک حرف فروختی !
این روزها اصلا حواست به من نیست …
دیگر خبری از من نمی گیری اما با این حال درکت می کنم
با او بودن تمام وقتت را گرفته است !
راه بدی را انتخاب کرده بودم برای نگه داشتنت :
صداقت ، مهربانی ، زیاد به تو توجه داشتن و خیلی حماقت های دیگر …
این روزها هرچه خائن تر باشی دوست داشتنی تری !
بهانه را دو دستی تقدیم کسی کن
که برای عبور از تو دربدر دنبال بهانه می گردد !
مرا بی وفا خطاب می کنند
اما ای کاش می گفتند که من بی وفای کدام باوفا بودم ؟
ﺑﻌﻀﯿﺎﻡ ﻫﺴﺘﻦ ﻭﻗﺘﯽ ﺑﻬﺖ ﺯﻧﮓ ﻣﯿﺰﻧﻦ
ﻧﺒﺎس ﺑﮕﯽ ﺳﻼﻡ ﺑﺎس ﺑﮕﯽ ﺟﺎﻧﻢ
ﺑﺎﺯ ﮐﺎﺭﺕ ﮐﺠﺎ ﮔﯿﺮﻩ ؟
من را ببین ، همچنان ایستاده ام …
آن کسی را که فکر میکنی میشکند بی تو ، میشکند امثال تو را !
ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﻧﮑﻦ ، ﻣﻦ ﺯﻣﺎن ﺧﻮﺷﯿﺎﺕ ﺑﺎﻫﺎﺕ ﻧﺒﻮﺩﻡ
بلکه ﭼﻮﻥ ﺑﺎ ﻣﻦ ﺑﻮﺩﯼ ﺧﻮﺵ ﺑﻮﺩﯼ !
هرچه مراعات کردم
کمتر رعایت شدم
کاش میدانستی عوضی میشم که به هم بیایم عشقم !
یه چی هست به ﺍسم ﺍحتیاج
داشته باشیش دیگه هیچی نداری !
از محبت خارها ، هارتر می شوند !
چه مغرور و مردانه سکوت کردی در برابر سیل اشک هایم
بی تفاوتیت مبارک …
نوشت سلام نفس
کسی که چند لحظه پیش به من شب بخیر گفت …
هه ، چه اشتباهی ؟!
پرنده ای که رفت بگذار برود
چون هوای سرد بهانه است
چون هوای دیگری در سر دارد !
از این به بعد سرد میشوم
با آنهایی که وقتی با آنها گرم بودم
سوزاندند مرا …
شما گرچه واژه محترمی ست
ولی تو شدن لیاقت می خواهد !
پشیمان می شوی از رها کردنم
همچون کودکی که در شلوغی بازار دست مادرش را …
دوست داشتن تو یک سوء تفاهم بود
ولی خب “ببخشید” رو هم برای همین روزا گذاشتن !
مشترک مورد نظر خط را فروخته است ، تو را هم !
گوشى را بگذار و برو …
هیچوقت کسی رو که در حاشیه زندگیش هستی
در اولویت زندگی قرار نده !
کاش میشد بازی را از آخرش شروع کرد
و بین دو نیمه میزدم به چاک تا حماقت هیچ آغازی را نبینم !
یه زمانی از محبت خارها گل میشدن
الان دیگه از محبت گل ها هم هار می شوند …
یادش بخیر اون زمان می گفت نفسمی ، بدون تو نمی تونم …
حالا خودش دستگاه اکسیژن شده واسه بقیه !
خوشحالی اسمت تو دهنا میچرخه ؟
تُفم تو دهنا میچرخه ولی آخرش میندازنش دور …
آره اینجوریاس ، جو نگیرتت !
به این که راحت دروغ میگی عادت کردم
ولی دلم میسوزه وقتی برای اثبات دروغت میگی به جون تو دوستت دارم
هر دو از ته دل می گوییم
من حرف هایم را
تو دروغ هایت را …
به بعضیا ﺑﺎس ﮔﻔﺖ :
ﻋﺰﯾﺰﻡ ﻣﻦ ﺍﺯ ﺧﯿﻠﯿﺎ خوشم ﻧﻤﯿﺎد
ﻭﻟﯽ ﺍﺯ ﺗﻮ ﺑﻄﻮﺭ ﻭﯾﮋﻩ ﺍﯼ بدم میاد !
اونقد با دلم بازی کردی که دل و روده م به هم پیچید …
ببین ، حالا حالم ازت بهم میخوره !
روی برگ های خاطرات نوشتم دلتنگم ، پائیز شد و خاطرات رنگشون زرد شد
و از شاخه های دلتنگی روی سنگفرش آرزوها ریختن تا زیر پای غرور و بی محبتی له بشن !
ﻭﺍﺳﻪ ﮐﺴﯽ ﮐﻼﺱ ﺑﺬﺍﺭ ﮐﻪ ﻫﻢ ﮐﻼﺳﺶ ﺑﺎﺷﯽ
ﻧﻪ ﻭﺍﺳﻪ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ حتی ﺗﻮ ﮐﻼﺳﺶ ﺭﺍتَم ﻧﻤﯿﺪﻩ …
ما گفتیم ﮐﻮﭼﯿﮑﺘﯿﻢ ﺍما ﻗﺮﺍﺭ ﻧﺒﻮﺩ
ﺗﻮ فکر ﮐﻨﯽ ﮔﻨﺪﻩ ﺍﯼ کوچولو …
بیشتر از آنچه سزاوارش باشم بهم صدمه زدی
فقط به این خاطر که بیشتر از آنچه سزاوارش باشی عاشقت بودم …
هرجا سخن از اِعتماد است
خنده ام می گیرد !
تو را نمی بخشم که وقت بودن نبودی
وقت دیدن ندیدی
وقت عاشقی هرزگی کردی
وقت گریه با دیگران خندیدی
تو را هرگز نمی بخشم که
هرگز با من نبودی و من به سادگی همه ام با تو بود …
ﻓﺮﻕ ﻣﻦ ﺑﺎ بقیه رو ﻓﻘﻂ ﻛﺴﻰ ﻣﻴﻔﻬﻤﻪ ﻛﻪ ﻓﺮﻕ ﺩﺍﺭﻩ ﺑﺮﺍﻡ ﺑﺎ ﺑﻘﯿﻪ
خودت رو صد در صد خرج کسی نکن
که فقط تا ده بلده بشماره
بعضی از آدم ها همونقدر که آرزوی قشنگی ان
واقعیت وحشتناکیم هستند
یکرنگ که باشی ، زود چشمشان را می زنی
خسته می شوند از رنگ تکراریت
این روزها دوره ی رنگین کمان هاست
اگر می بینی هنوز تنهام
به خاطر عشق تو نیست
من فقط می ترسم
می ترسم همه مثل تو باشند
یه وقتایی یه کسایی رو تو زندگیمون راه می دیم
که مامان باباهاشون تو خونه به زور راشون میدادن !
به محضِ اینکه احساس کردین غرورتون بازیچه کسی شده
کوله بارِ آرزوهاتونو بردارین و بزنین به چاک !
داغِ زانو زدنتون رو به دل هر کی که با غرورتون بازی می کنه بزارین !
یکی از اشتباهات زندگی
آدم حساب کردن اونایی که آدم نبودن
هنوز هم نشدن ، بعدا هم نمی شن
خنده هات پیشکش همون که تو رو از من گرفت
فقط خواهشا وقتی حالتو گرفت ، برنگرد زار بزن
با موجودات عجیبی زندگی می کنیم !
موجوداتی که تنها با “بی محلی” آدم می شوند
حالا که رفته ای به درک
این منی که عاشقت بود را پس بده !
خودت رو صد در صد خرج کسی نکن
که فقط تا ده بلده بشماره
بعضی از آدم ها همونقدر که آرزوی قشنگی ان
واقعیت وحشتناکیم هستند
یکرنگ که باشی ، زود چشمشان را می زنی
خسته می شوند از رنگ تکراریت
این روزها دوره ی رنگین کمان هاست
اگر می بینی هنوز تنهام
به خاطر عشق تو نیست
من فقط می ترسم
می ترسم همه مثل تو باشند
یه وقتایی یه کسایی رو تو زندگیمون راه می دیم
که مامان باباهاشون تو خونه به زور راشون میدادن !
به محضِ اینکه احساس کردین غرورتون بازیچه کسی شده
کوله بارِ آرزوهاتونو بردارین و بزنین به چاک !
داغِ زانو زدنتون رو به دل هر کی که با غرورتون بازی می کنه بزارین !
یکی از اشتباهات زندگی
آدم حساب کردن اونایی که آدم نبودن
هنوز هم نشدن ، بعدا هم نمی شن
خنده هات پیشکش همون که تو رو از من گرفت
فقط خواهشا وقتی حالتو گرفت ، برنگرد زار بزن
با موجودات عجیبی زندگی می کنیم !
موجوداتی که تنها با “بی محلی” آدم می شوند
حالا که رفته ای به درک
این منی که عاشقت بود را پس بده !
وقتی که مرا دور می زنی یادت باشد
که عشق را در میدان من آموختی
دوباره به من خواهی رسید ، شک نکن
دل بستن به کلاغی که دل دارد
بهتر از دل باختن به طاووسی است
که فقط ظاهر خوشگل دارد
عجب طعم گسی دارد دروغ هایت
وقتی به خورد گوش هایم می رود
تمام ذهنم را جمع می کند
دیگه بهت نمی گم برو به جهنم
آخه مگه جهنمیا چه گناهی کردن
که باید آدمی مثل تو رو تحمل کنن
هیــس !
کــــمی آرامــــتـــر تنـــــها شــــو
بی صـــــدا تــــر بـــشــــکــــن
آهــــســــتــــه تـــر سراغـــــش را بگـــــیـــــر
مـــمــــکــن است بــــیـــدار شــــود
وجــــــــدان نــــــداشتــــــه اش !
به بعضیا باید گفت یه برنامه بذار دیگه نبینمت
یاد گرفتم
دستانم اینبار که یـــخ کرد
دیگر دستانت را نگیرم
آستین هایم از تو با ارزشتر و ماندنی ترند
مثل لیوانی شده ام که لبه اش پریده باشد!
تشنه که شدی مراقب باش !
عجیب وحشی ام
آب نریختـــــم که برگردی
آب ریختـــــم تـــا پاک شود
هر چه رد پای توست ، از زنـــدگی ام…!
چـه تـجـارت نـاشـیـانه ای بـود
آن هـمـه نـازی کـه مـن از تـو خـریـدم
چشم هایت وقتی دروغ می گویی زیبا تر می شوند
اگر می خواهی زیبا ترین باشی
همیشه به من بگو دوستت دارم !
مشکل از جایی شروع میشه که
دلتنگ کسی باشی که نیست
حوصله کسی رو نداشته باشی که هست
خوب که فکر می کنم
می بینم گاهی یک شکلات ِ مغزدار بیشتر میچسبد
تـــــا عاشقانه های این عاشق های تو خالی !
من خودم را به تو تقدیم کردم
و تو مرا به هیچ فروختی
چه معامله ی پایاپایی
بعضیا کاری باهات می کنن که
یادآوری تمام لطف هایی که در حقشون کردی
به شدت از خودت متنفرت می کنن !
این روزها به هرکی پر و بال بدی
به جای اینکه باهات پرواز کنه
واست دم در میاره
هــــی فلانـــــــــــــــــــــــــــــی
عاشقـــــــانه های مــــرا بـــه خـــــودت نگیـــــر
مخـــــاطب مــــن، معشـــــوقـــه ایــست
کـــه وجـــودش را به دنیـــــایی نمی دهــــم
لقمــــه بزرگتر ازدهانت بودم
برای همین بودکه مرا خرد می کردی
تا انـــدازه شوم
بـلافـاصـله پـس از مـرگـم
مـرا بـه خــاک نسپـاریــد
دوسـتـانــم عادت دارنــد کـه
دیــــر بیــاینـــــد
خواستے دیگـــه نباشے
آفرین چــــه با اراده !
لعنَت به دبستانـے که تو از درس هاش
فقط تصمیــم کبــر ے رو آموختـــے
اِلتِمــــــــاس مــــــالِ دیـــــــروز بــــود
مـــــــالِ وَقتـــــــی بـــود ڪــــﮧ ســـــــاده بودم
اِمــــــــروز میــــــخــــوای بـــِــری ؟
هیــــــــــــــس !!!
فَقَط خـــداحــــــــــافِظ
پیاز هم که خرد می کنی برایش اشک می ریزی !
از پیاز هم کمتر بودم ، مرا خرد کردی و خندیدی
بعضیا هیچی نیستن به جز ۴ حرف
ا د ع ا
یه سری آدما هستن که اگه تو زندگیت نبودن
الان داشتی با خیال راحت نفس می کشیدی
کاش از همان روز اول میدانستم
که “دوستت دارم” تکه کلام توست
یــه وقتایـــی یــه کسایـی رو تـــــو زندگیــمـون راه می دیم
که نــنــه بـابـاشون تــــو خــونـــه بـــه زور راشـــون می دادن
بعضی ها هستن وقتی به ما می رسن با کلی اعتماد به نفس می گن
من با بقیه فرق دارم و مثل همه نیستم
بعد معلوم میشه تنها فرقشون اینه که از بقیه خیلی بدترن
می گفت : پای رفتن نـدارم … راست می گفت !!!
بـــا ســر رفـــــت …
چشمانم را می بندم
نقابت را بردار
بگذار صورتت هوایی بخورد
مخاطب های امروزی رو هرچی بیشتر خاص کنی
بی خاصیت تر می شن
این جماعت می گفتن
اشک هایت را خرج رفتنش نکن
راست می گفتن
بی من تو مفت هم نمی ارزی
بزرگترین اشتباه ما این است که
گاهی آدمها رو بسیار طولانی تر از چیزی که لیاقتش را دارند
در زندگیمان نگاه میداریم
وقتی چند تا کوتاه فکر
معنی محبت و دل سوزی رو از عشق و علاقه تشخیص نمیدن
وضع بهتر از این نمی شه
دنیا مثل شهربازی شده
جایزه بازی با آدما
یه عروسک دیگست !
عزیزم چه زیبـا اجرا می کنـی
خط به خط تمام گفتــــه هایم را
خواســـته هایم را
هه !!!!!
امـــــا
برای دیگری!
دلت را خوش نکن به این “دوستت دارم”ها
تمامشان تاریخ مصرف دارند
سهمیه هوای من هم برای تو
برای نفس زدن و هیجان در کنار او لازمت می شود
روزی فکر می کردم هدیه ای هستی از طرف خدا
اما امروز فهمیدم تقاص اشتباهاتم بودی
اگه تو روت خندیدم به خاطر این بود
که نخواستم تو روت بالا بیارم ، اینو بفهم !
هرکی ازم سراغت رو می گیره
نمی گم وجود نداری
می گم وجودش رو نداشتی … !
این روزها اگه کسی گفت :
من عاشقتم
بپرس : تا ساعت چند ؟
لیـــاقــت مــی خواهــد
بـــودن در شعــر هـــای دختــری که
بـــــا تمام عشقــش نبـــودنـــت را اشک مــی ریـــزد
تعجـــب نکــــن !!
در بی لیـــــاقتی تـــو شکـــی نیـــست
اینجـــا دلیـــل بــودنـــت میـــان بغــــض هــــایـــم
خــریت خـــودم اســـت نـــه لیـــاقــــت تــــو
هر چقدر عطـــرت را عوض کنی
باز هم تنـــت بوی کثیف خیـــانت را میدهد
عزیز لعنـــتی ام
چشمهای تو شفافترین برکه هاست
اما قامت من شاید آنقدر بلند که توی چشم های تو جا نمی شود
باید برای عاشقی هایم دریا می جستم
حالم به هم می خورد از کلمه های عزیزم و عشقم
من را همان ببین صدا کن
یه سری از عقل فقط دندونشو دارن
به بعضیا باید گفت :
شما سیرابی گاوم نیستی چه برسه به جیگر ما
عاشق آن لحظه ام که نه از تو
و نه از تعلقات تو خبری نیست
درد مـــــن چشمـــــانـــی بــــو د
کــه بــه مــن اشک هدیـــه می داد
و بــه دیگــــران چشمــــــــک
حالا که رفته ای حسابی که هوا را بی من نفس کشیدی
سر دو راهی که رسیدی به چپ برو
به جهنم ختم می شود !
بــــرای ِ هــر کـس کـه رفــتـنی سـت
فــــقـط بــــایــــد ..
کنــــار ایــستــاد ..
و ..
راه بـــــاز کـــــرد
بــه هـمـیـن ســـادگــــی
ببند در آن دلت را
که به روی همه باز است
یخ کردم
آن روزها گنجشک را رنگ می کردند و جای قناری می فروختند
این روزها هوس را رنگ می کنند و جای عشق می فروشند
آن روزها مال باخته می شدی و این روز ها دلباخته
بهتره نداشته باشمت
تا این که داشته باشم
و ندونم با چند نفر شریکم
تو مثل زمین قدرت جاذبت فوق العادست
اما کاش از پستی بلندی هاش
پست بودن رو یاد نمی گرفتی
به بعضیا باید گفت
بى زحمت دست به دست
خودتو گموگور کن نبینمت
اشتباه من املایی بود
من فقط او را همدرد نوشتم
گویا او هم ، درد بود
از شباهتتون فهمیدم که تو نسبتی با گاوآهن داری !
اومدی ، زندگیمو شخم زدی ، زیر و رو کردی رفتی
باطریِ موبایل من
موندگاریش بیشتر از relationshipe بعضی رابطه هاست !
بعضی وقتا لازمه گیاه باشی
و فتوسنتز کنی ولی محتاج بعضیا نباشی
همه چیز عوض شده جز تو
تو از اول هم عوضی بودی
احترام من نسبت به تو به تنت زار می زند
باید کمی از پهلوها برایت تنگش کنم
تا کمی اندازه ات شود
دستگاه مشترک مورد نظر
از دست دوستت دارم های دروغ تو خاموش است
لطفا دیگر تنهایش بگذار
شاید با دروغ هایت مثل شب آرام باشی
اما برای من مثل روز روشنی
پراید شد ۲۰ میلیون
ولی تو همون ۲ زاری که بودی موندی
فرقی نمی کنه که به یه دو پا زیادی جَو بدین
یا به یه چهار پا زیادی جُو بدین
به هر حال از هر دوشون جفتک می خورین
احـتــرام برای بعضــیـــا بیــشتر
از کـــراک و شیــشــه تـــوهــم مـیـاره
یه سری فکر میکنن شاخی هستن برا خودشون
عزیزم تو موی زایدی ، باید بری تو سطل زباله
یه سری شدیدا به عینک نیاز دارن
واسه اینکه گوشامونو خیلی دراز میبینن
سوختنم را دیدی و خندیدی
خنده ات را دیدم و سوختم
خنده هایم را خواهی دید
دیدارِ ما به وقت سوختنت
اولا فکر می کردم من تنها کلید خوشبختی هستم
که به در قلب تو خوردم
اما الان که نگاه می کنم می بینم
قلب تو به هر کلیدی می خوره
مهم این نیست که رفتی
مهم اینه که دیگه برنگردی
سیب از درخت افتاد
ستاره از آسمان
تو از چشم من
گاهی فرقی نمی کند از کجا ؟
سرنوشت مشترکی است سقوط
به بعضی ها باید گفت هــــی فـــلانــی
نردبـــان هــوس را بـردار و از اینـجـا بــرو
با ایــــــن چــیــــزهــا قـــدت به عــــشــق نـمـی رسد
عـــشـــق بـــال مـــیخــواهــد کـه تـــو نـــــــداری
خیلی وقت است که کــــات گفته ام
ولی تو همچنان برایم بــــازی می کنی
آن روز ها هیچ چیزمان به هم نمی خورد
اما الان حسابی حالم از تو به هم می خورد
این روزها قدم که می زنم
منحرف میشوم به سمت چپ
در قلب من چیزی سنگینی می کند مدام
باید بیرون بیندازمت
واقعا چه فایده ؟
بالای خط فقر باشی و زیر خط فهم
می دونی چیه رفیق؟
اگه از زندگی کسی می ری بیرون
سعی کن کامل بری بیرون
حتی پوست تخمه هاتم جمع کنی با خودت ببری
مقصر خود ماییم
عشق را به کسانی ارزانی می کنیم
که از زندگی جز آب و علف روزانه
نه می فهمند نه می خواهند
به بعضی ها باید محبت و معرفتتو قطره قطره با قطره چکون بدی
چون جنبه همشو یکجا ندارن
چون یه دفعه میزنن زیر همه چیز
دم از مردونگی نزن
سنگینـــه
سرفت می گیره
نشسته ام
کجا؟
کنار همان چاهی که تو برایم کندی
عمق نامردی ات را اندازه می گیرم
ﯾﻪ ﺳﺮی ها ﺁﻏﻮﺷﺸﻮﻥ ﺩﯾﮕﻪ ﺑﻐﻞ ﻧﯿﺴﺖ
ﺗﻮﺍﻟﺖ ﻋﻤﻮﻣﯿﻪ
سرد بودنـــــم را بگــــذار به حساب
گرم بودنت با دیگران
همه درست شبیه هم هستند
فقط بعضی ها بهتر و باورکردنی تر دروغ می گویند
تنها چیزی که تو زندگیم به صورت تخصصی بهش تسلط دارم
انتخاب آدم های اشتباه برای دوست داشتنه
بعضی آدما مثل لیوان می مونن
زیادتر از ظرفیت که بهشون بها بدی سر ریز می کنن
اول خودشونو به گند می کشن بعد دور و برشون رو
به کرمه ای اطرافتان پیله نکنید
توهّم پروانه شدن می گیرند
گاهی فکر می کنم
بعضی ها
همان بعضی ها بمانند بهتر است
حالم از کلمه ی عزیزم و عشقم بهم می خوره
من رو همون ببین صدا کن
بی ریایی شرف دارد به ریا کاری
لطفا اگر قصد ماندن ندارید
از هر گونه بودن هم خودداری کنید
آنقدر مرا از رفتنت نترسان
قرار نیست همیشه بمانیم
روزی همه رفتنی اند
ماندن به پای کسی معرفت می خواد نه بهانه
به جهنـم که نیــــستی
مگـر مغـول ها یک قـرن تمـام حمله نکردنـد ؟
مگر نگـذشت ؟
نبـودن تـو هـم مـی گـذرد !
حس خوب داشتن
حال خوب داشتن
روز خوب داشتن
نعمتیست که رفتنت به من هدیه کرد
بعضیا مرگ مغزی شدن انگار
هر روز قلبشون رو اهدا می کنن به یکی
عطر های گرون قیمت رو ول کن
آدم باید بوی اعتماد بده
یه زمانی می گفتن از تو چشماش میشه فهمید
راست میگه یا دروغ
اما حالا دیگه اینقدر توانمند شدن بعضیا
که با چشمشونم دروغ می گن
فکر می کردم اگه قلبم باهات صاف باشه همه چی حله
ولــی اشتباه فکر می کردمو جاش دهنم صاف شد
از نبـودنـت دلگیر نیستم
از اینکه روزگاری بـودی دلگیرم
فکر می کنی از تو تنفر دارم ؟
اشتباه می کنی ! من به تو فکر هم نمی کنم
چون تنفر هم یه نوع احساسه
و تو لیاقت هیچ احساسی رو نداری
تــاریخ انقضــات تمــوم شده
واسه همین از Call تبدیل شدی به Missed Call
به بعضی ها باید گفت :
عزیزم من پین کد نیستم که بهت سه بار فرصت بدم
زمانی می رسد که تمام عاشقانه هایم برای تو
در یک کلمه خلاصه می شود
گور بابات
ترکت می کنم و تنهایت می گذارم
تا بیش از این انرژی ات را صرف نکنی برای
صادقانه دروغ گفتن
گاهی به بعضـــــیا باید گفت :
عزیزم اگه برام بـــزرگ شده بودی
فقط به خاطر خطـــای دیــدم بود
هر وقت در فریب دادن کسی موفق شدی
به این فکر نکن که اون چه قدر احمق بوده
به این فکر کن که چه قدر بهت اعتماد داشته
و تو چه قدر پست و بی وجدان بودی
که از این اعتماد سوء استفاده کردی
گرگ ها همیشه زوزه نمی کشند
گاهی هم می گویند : دوستت دارم
و زودتر از آنکه بفهمی بره ای ، می درند خاطراتت را
و تو می مانی با تنی که بوی گرگ گرفته
خنده ام می گیرد
وقتی پس از مدت ها بی خبری
بی آنکه سراغی از این دل بگیری
می گویی دلم برایت تنگ است
یا دلم را به بازی گرفته ای
یا معنای واژه ها را خوب نمی دانی ؟
دلتنگی ارزانی خودت
من دیگر دلم را به خدا سپرده ام
هی فلانی
دیگر هوای برگرداندنت را ندارم
هرجا که دلت می خواهد برو
فقط آرزو می کنم وقتی دوباره هوای من به سرت زد
آنقدر آسمان دلت بگیرد که با هزار شب گریه چشمانت
باز هم آرام نگیری
و اما من بر نمی گردم که هیچ
عطر تنم را هم از کوچه های پشت سرم جمع می کنم
که نتوانی لم دهی روی مبل های راحتی
با خاطراتم قدم بزنی
اولا به نظر می رسید که زندگی بی تو یعنی هیچ
حالا که رفتی فهمیدم که فقط به نظر می رسید
یه بیماریه مادرزادیه لاعلاج داریم
هرکی رو می بینیم فکر می کنیم آدمه
یه سری آدما رو نباید بالا برد
باید بالا آورد
در کودکی در کدام بازی راهت ندادند
که امروز اینقدر دیوانه وار
تشنه ی بازی کردن با آدم هایی؟
گاهی چه اشتباه از کــاه کـــوه می سازیم
بایـــد به چــارپـایـان می دادیم بخـــورنشان
گاهی هرگز نرسیدن بهتر است
مثلا هرگز نرسیدن تو بـــه من
مهم نیست از بیرون چه طور به نظر میام
کسایی که درونمو می بینن واسم کافین
واسه اونایی که از رو ظاهرم قضاوت می کنن حرفی ندارم
همون بیرون بمونن واسشون بسه
عزیزم وقتی گند زدی به زندگیِ طرف
موقع رفتن دیگه دهنتو ببند
لطفا نگو قسمت نشد
اینی که می کشم
درد نبودنت تو این روزا نیست
تاوان بودنت تو اون روزاست
دلم برا تو که نه
ولی برا کسی که فکر می کردم تو بودی تنگ شده
این روزها تو را فقط به اندازه ی یک اشتباه می شناسم
سکوت و صبوریم را به حساب ضعف و بی کسی ام نگذار
دلم به چیز هایی پایبند است که تو یادت نمی آید
شماره بعضیارو باید تو گوشیت نگه داری
نه واسه اینکه بهشون زنگ بزنی
واسه اینکه اگه اونا زنگ زدن جواب ندی
کاش همه می فهمیدند که دل بستن به کلاغی که دل دارد
بهتر از دل باختن به طاووسی است که فقط ظاهر زیبا دارد
بعضـی هـا دستشـان رو می شـود
اما رویشـان کم نمیشــود
گاهی احساس می کنی که اگه وقت بذاری
و به یه سیب زمینی پخته عشق بورزی
بیشتر جواب می ده تا به بعضی آدما
اسمت چی بود؟
می خواهم بن بست های زندگی ام را به نامت کنم
زندگی سگی را بهتر می فهمم
از وقتی که آمــــدی
اونقدر که مار تو آستینمون پرورش دادیم
اگر قارچ پرورش داده بودیم
الان یکی از کارآفرینای نمونه ی کشور بودیم
قشنگیه لیــاقــــت اینه که
همه نمی تونن داشته باشن
حتـــی شما دوست ناعزیـــز
به تو رسیدن در یک شعاع با پرگار عشق محال است
نوک پرگارمان را هوس شکستــــه
هــــــــی تــــــــــــو !
از اینکه امروز مورد توجه هستی خوشحال نباش
تیتر اول روزنامه امروز
کاغذ باطله فرداست
لاشه ی عاشقی ام
سگ خورِ نامردیِ تو
این قدر خون به دلم هــــست
که هارت کند
حالت تهوع دارم
این حالت تهوع لعنتی با هوای آزاد و قرص درست نمی شود
علاجش …
فقط بالا آوردن فحش هایی است که به دیگران بدهکارم
حسرت چیزی نیست که من بخورم
حسرت اون چیزیه که به دلت می ذارم
افسانه ها را رهــــــــا کن
دوری و دوستی کدام است؟
فاصله هایند که دوستی را می بلعند
تـــــــــــو اگر نباشی
دیگری جایت را پر می کند
به همین ســــــــــــادگی
مشکل از خود ماست
واسه کسی که یه قدم واسمون برمی داره
دو کیلومتر پیاده می ریم
یـه رابـطـه فـقـط مـخـصـوص دو نـفـره
ولـی بـعـضـی احـمـق ها شـمـارش بـلـد نـیـسـتـن
امــــــــان از روزی که یــــــــه ۲زاری
خـــودشو تــــراول فــــــــــرض کنـــــه
تمـــام غصــه هــایــی را کـــه بــرایـــت خـــوردم
بـــالا مــی آورم طـــعـــم بـــیهودگـــی مــیــداد
زمانی آرزوی هر روز دیدنت را داشتم
اما هر روز ندیدنت آرزوی امروز من است
بعضیا کات مات حالیشون نیست
فقط دوس دارن بازی کنن
بعضیا لازمه کنارت نباشن
کنارت که باشن تنهاتری
پس خواهشن نباش
رفتنت را خیالى نیست
فقط مانده ام چگونه در چشمانى به آن زلالى
جا داده بودى آن همه دروغ را
عزیزم حتی دیگر نمی خواهم آرزویت باشم
آرزو می کنم او آرزوی تو باشد
و آرزوی او دیگری
گاهی وقتا لازمه از گوشیمون بشنویم
مشترک مورد نظر آدم نمی باشد
لطفا قطع کن
وقتی داشتی می رفتی گفتی
دیگه هیچ کی رو مثه من نمی تونی پیدا کنی
توی دلم گفتم
اتفاقا خوبیش همینه
از فردا بیشتر مراقب باش
تقاص اشک های امشب من
سنگین تر از تمام روزهایی است
که عاشقانه گریه کردم
با وجود تو عشق در من تغییر معنا داده است
به لجن می کشی واژه ها را
فرق سرت می دونی کجاست ؟
دوست داشتنت دقیقا بخوره همونجا
از اینکه بعضیا نمیان سمتت ناراحت نشو
ایراد از تو نیست
مگس هیچوقت سمت گل نمی ره
همیشه می ره سمت یه چیزی مث خودش
اگه مهم بودی زیرت خط می کشیدم
نه دورت
نمی خواهم بعد از مرگم
به احترامم یک دقیقه سکوت کنی
اکنون که زبانت نیش دارد
دهنت را ببند
نـــه بــــه دیــروز هــآیی کـــه بودی می اندیشــَم
نـــَـه بـــه فـــــَــردآهــآیی کـــه شــآیـَـد بیــــآیی
می خـــــــوآهــَـم امـــروز رآ زنــدگـــی کــُنــم
خواســـتی بــآش خواســـتی نَبــآش
هررررررررررری
وقتی قراره که من برات نقش زاپاس رو بازی کنم
ازم انتظار نداشته باش که
دعایی غیر از پنچر شدنت برات بکنم
ﻛﻼﻍ ﭘﺮ
گنجشک ﭘﺮ
ﻭﻟﻲ ﺗﻮ ﻧﭙﺮ
ﺑﻲ ﺯﺣﻤﺖ ﮔﻤﺸﻮ
به بعضیام باید گفت
اگـــــه حس می کنــی خیلـــــــی بارتـــــه
واست گاری بگیرم
بعضی جمله ها هستن به مرور تبدیل به دروغ میشن
مثله پنیر تازه رسید رو شیشهی بقالی
یا مثله دوست دارم تو
یادت باشه گلم !
وقتی که داری گنده تر از دهنت حرف می زنی
منتظر جر خوردن دهنتم باشی
ﻋﺰﯾﺰﻡ ﺍﺯ ﺩﺳﺘﺖ ﻫﺮ ﮐﺎﺭﯼ ﺑﺮ ﻣﯿﻮﻣﺪ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺩﺍﺩﯼ
ﺣﺎﻻ ﻧﻮﺑﺖ ﭘﺎﻫﺎﺗﻪ
ﮔﻮﺭﺗﻮ ﮔﻢ ﮐﻦ
خیالبافی بیش نبود آدم بودنت
خودم را گول می زدم که در حد منی
ﻗﺎﻧﻌﻢ ﺍﻭ ﻗﺴﻤﺖ ﻣﻦ ﻧﺒﻮﺩ
ﻣﺎﻝ ﻣﺮﺩﻡ ﺑﻮﺩ
ﻗﺮﺑوﻥ ﺩل خودم ﻛﻪ ﻣﺎﻝ ﻣﺮﺩﻡ ﺧﻮﺭ ﻧﻴﺴﺖ
خاکستر سیگارم را به تو ترجیح دادم
چون که او تنها حنجره ام را به آتش کشید
ولی تو تمام وجودم را
بعضی آدمــا میخ دارن
گیر می کنی بهشون
نخ کش می شی
به زور باید جدات کنن !
خائــــــــن بودن کار راحتیــــــــه
یه کار سخت تر
مثل وفــــــــــآدار بودن رو امتحان کن
متاسفم که چرا مزه عشـــــــق
را از دست تــــــو چشیــــدم
تا همیشه در شک دروغ بودنش بمـــانم
امروز باورم شد
که تو خسته تر از آن بودی
که بفهمی دوست داشتنم را
از من که گذشت اما…
هرجا که هستی
خسته نباشی
به بعضیا باید گفت :
ﻛــﺎﺷــﻜـی ﺷـُـﻌـﻮﺭﺗﻢ
ﻣـِﺜـﻞ ﻟـﻴـﺴـﺖ ﺩﻭﺳــﺘـﺎﺕ ﻫــﺮ
ﺭﻭﺯ ﺑـﻪ ﺗــﻌـﺪﺍﺩﺵ ﺍﺿــﺎﻓـﻪ ﻣــﻴـﺸـﺪ!
احترام گذاشتن به بعضیا
مثه تکون دادن پارچه ی قرمز جلوی گاوه !
جلوی کوه داد بزنی محبت بر می گردد محبت !
تو از سنگم کمتری ؟
سکوت و صبوریم را به حساب ضعف و بی کسی ام نگذار
دلم به چیز هایی پایبند است که تو یادت نمی آید
سردش بود
دلم رابرایش سوزاندم
گرمش که شد با خاکسترم نوشت خداحافظ
سوت پایان را بزنید
صداقت من
حریف هرزگی این زمانه نمی شود
قبول کردم باخت را
چقدر دلم باران می خواهد
وقتی نفسم هم می سوزد در آتش رویایت
عاقلانه عاشقتم
و عاشقانه دیوانه ات عشقم
زیباست یادت
ببین اگر خودت بودی چه غوغایی می شد
اندازه سرکبریت دلم برات تنگ شده
کوچیکه ولی دنیا رو آتیش می کشه
کاش صبح گشایش چشمانم به خورشید نگاهت زودتر بیاید
و بنشیند پای سجاده دلم
درست وقتی که خدا هم
ضربان عشق پاکم را حس می کند
کفش هایم را نده
پا برهنه می روم تا در حریم تنهایی خود
با نگاه به تاول های پایم عبرت بگیرم
من کجا؟ عاشقی کجا؟
زندگی زیباتر می شود هنگامی که
بدانی دیگران در دنیای فراموشی ها بیادتند
غروب ها چقدر دلم تو را می خواهد
وقتی خورشید هم پیش چشمانت شرم می کند
صدایم که می کنی نور چشمانم زیادتر می شود
صدایت را کم و زیاد نکن می سوزد چراغ چشمانم
ای که از کوچه معشوقه ما می گذری
برحذر باش که جان می فکند دستانم
تو جا زدی
من جا خوردم
اون جا گرفت
با رفتنت هیچ اتفاقی نمی افتد
من به تعداد تک تک آدم های دنیا انگیزه دارم
که دیگر نخواهمت
گفته بودی می مانی
اما انگار صدایت قطع و وصل شده بود
و گفته بودی میهمانی
به سلامتیه کسی که ما رو گذاشت ذخیره
و دیگران رو بازی داد
به من نپر لب ﭘﺮ می شی
ﻟﺐ تر کنم پرپر می شی
خیانت دقیقا شبیه دود سیگار است
تنها لحظه ای جلوی چشمانت را تار می کند
ولی بویش تا مدت ها بر تنت می ماند
چه کسی می گوید من و او تفاهم نداشتیم ؟
ما هردو عاشق بودیم
من عاشق او و او هم عاشق او
اگه مهم بودی
زیرت خط می کشیدم نه دورت
نه نه نه الان نه
فعلا دورت خیلی شلوغه
تنهات که گذاشتن باهات حرف دارم خیلی
زمانی آرزوی هر روز دیدنت را داشتم
اما هر روز ندیدنت آرزوی امروز من است
مهم نیست چند سالته
وقتی یاد گرفتی جواب دوست داشتن
رو با جفتک انداختن ندی بهت می گن آدم
ﻣﻴﺪﻭﻧﻲ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺍﺯ ﭼﻲ ﺣﺮﺻﻢ می گیره ؟
ﺍﺯ ﺍﻳﻨﮑﻪ ﺗﺎ ﺩﻳﺮﻭﺯ ﻫﺮﭼﻲ ﻣﺰﺍﺣﻢ ﺩﺍﺷﺖ
به ﻣﻦ می گفت ﺗﺎ به ﺣﺴﺎﺑﺸﻮﻥ ﺑﺮﺳﻢ
ﻭﻟﻲ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﻭﻗﺘﻲ ﺑﻬﺶ ﺯﻧﮓ می زنم
ﻫﺮﮐﻲ ﺍﺯﺵ می پرﺳﻪ ﮐﻴﻪ
ﻣﻴﮕﻪ هیشکی ﻧﻴﺴﺖ ﻣﺰﺍﺣﻤﻪ
رمز عبور را فراموش کردم ؟ آمار مطالب کل مطالب : 2226 کل نظرات : 13 آمار بازدید بازديد امروز : 548 نفر بارديد ديروز : 7 نفر ورودی گوگل امروز : 55 نفر ورودی گوگل ديروز : 1 نفر بازديد هفته : 1369 نفر بازديد ماه : 548 نفر بازديد سال : 48758 نفر بازديد کلي : 169270 نفر وضیعت آنلاین افراد آنلاین : 1 نفر |
آمار وب سایت:
بازدید دیروز : 7
بازدید هفته : 1369
بازدید ماه : 548
بازدید کل : 169270
تعداد مطالب : 2226
تعداد نظرات : 13
تعداد آنلاین : 1